×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

some speech of love

× گویند، مگو سعدی چنیدن سخن از عشق می گویم و بعد از من گویند به دوران ها
×

آدرس وبلاگ من

somespeechoflove.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/pouyan.tabatabaei

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

!و باز هم حساب

در فرهنگ سلوک عرفانی ما ادب مراقبه غالباً با ادب محاسبه همراه است. یعنی فرد رفت و آمد احوالات درون اش را مدام می پایید (مراقبه) و مدام ارزیابی می کند (محاسبه). اساساً در این سیاق پاییدن برای ارزش گذاری است. اما فرآیند ارزش گذاری بار عاطفی سنگین دارد. یعنی اگر حال ناخوشی در درون فرد سر برزند، محتسب مراقب آژیرهای خطر را به صدا درمی آورد، و تمام روان فرد به حالت تدافعی و آماده باش می رود تا تکلیف این حال ناخوش با شتاب تمام روشن شود. این حساسیت وسواس گونه برای زدودن ناپاکی ها و پالایش مدام صافی چشمه درون در اصل حساسیت مبارکی است. اما فشار عاطفی این فرآیند گاه وسواس گونه می تواند به همان اندازه فرساینده باشد. دوقلوی مراقبه- محاسبه روان فرد را همیشه در نوعی اضطراب و فشار دائم نگه می دارد، و این اضطراب و فشار دائم در انواع حالات روحی فرساینده مانند احساس گناه، احساس پشیمانی، احساس قصور و کم کاری، احساس نگرانی مدام، احساس وسواس و امثال آن ترجمان عاطفی می یابد. و هجوم این احساسات روان فرد را لگدکوب می کند. روان ما تمام روز لگدکوب انواع خیالات و عواطف است که با شتاب سرسام آور در چهارراه "من" می آیند و می روند، و در پایان روز "من" را لهیده و خراب در میانه چهارراه رها می کنند. وسواس محاسبه این بار را گران تر می کند. 
مراقبه می تواند ما را ارتفاع بخشد، یعنی ما را از کف خیابان جمع کند، و بر پشت بام ببرد تا از آن ارتفاع تردد خیالات و عواطف را بپاییم بی آنکه لگدکوب شویم. و این ارتفاع منظر رهایی بخش است، یعنی فرد را از کوران تردد کور خیالات و عواطف برمی کشد و تاحدّی می رهاند. اما رفیق محاسبه که درمی رسد دوباره از آن بام به کف خیابان و به زیر سمّ خیل خیالات و عواطف لگام گسیخته پرتاب می شویم.
 
من با رفیق مراقبه خوبم، اما با همراه محاسبه اش، دست کم در این شکل آن، میانه ای ندارم. به نظرم ما پیش از آنکه بخواهیم حالات درون خود را محاسبه کنیم، باید بیاموزیم که چگونه آنها را مدیریت و ضبط و ربط کنیم. یعنی پیش از آنکه بر سر چهارراه برای تفتیش هر رهگذر ایست بازرسی بگذاریم، بهتر است که ابتدا در این چهارراه آشفته نظمی برقرار کنیم: چراغی بر سر چهارراه بگذاریم، خیابان را خط کشی کنیم، و پلیسی بگذاریم که به تردد این سواران وحشی نظم و سامانی بدهد.
 
بالاتر از آن، "مراقبت" فقط پاییدن نیست، شفقت هم هست. مراقبه ی نفس شفقت بر او و تیمار زخمهای او هم هست. رفیق مراقبه را باید برای سامان بخشیدن به درون آشفته و تیمار زخمهای روح لگدکوب شده مان به یاری بگیریم، نه حساب کشی محتسب مآبانه از آن کس که پیشاپیش خراب هزاران زخم است.
 
در بستر یک روان متعادل، بسامان، و سالم خارخار حالات ناخوش را هم البته بهتر می توان چاره کرد.

Top of Form

18

چهارشنبه 15 آبان 1392 - 10:29:33 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم