×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

some speech of love

× گویند، مگو سعدی چنیدن سخن از عشق می گویم و بعد از من گویند به دوران ها
×

آدرس وبلاگ من

somespeechoflove.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/pouyan.tabatabaei

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

مراقبه ی سیّار

قدم زدن در کوره راه های جنگل برای من نوعی مراقبه است، مراقبه ی سیّار. قدم به کوره راه جنگل نگذاشته به حالت تعلیق می روم- نیمه هوشیار. انگار که در لبه خفتن: آنقدر هوشیارم که جنبش اطراف ام را دریابم، و آنقدر ناهوشیار که پروای تمرکز بر پرکاهی را داشته باشم. و آگاهی ام رها می شود- وسوسه تمرکز را رها می کند. ماده سگ شیردهی می شود که به پهلو یله داده است، آرام آسمان را می پاید، و بی خیال پستانهای پرشیرش را به انبوه توله هایی می سپارد که از سر و کول هم بالا می روند تا قطره ای شیر بنوشند. آگاهی ام یله می شود. رنگها می آیند و می روند. صداها می آیند و می روند. بوها می آیند و می روند. چیزها می جنبند و ساکن می شوند. و من همه چیز را می بینم بی آنکه به هیچ چیز نگاه کنم. می آیند و می روند. آگاهی هست، اما حیثیت التفاتی آن نیست. و در این خلسه دل انگیز است که راه را با غریزه پنهان چوبدستی ام می جویم. وقتی که از آن سوی جنگل سربرمی آورم، انگار که از خوابی شیرین برخاسته ام. انگار که روح ام باران خورده است. انگار که محرمیت یافته ام. انگار که در خود اندیشیده ام.

Top of Form

Bottom of Form

 

یکشنبه 22 دی 1392 - 12:03:00 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم